قسمتی از اسلاید ها موضوع اول: چشم کل یک جسم را با هم نمی بیند. مطابق شکل جسم (ا ب)را در نظر می گیریم که از قسمت های (ا ء)،(ء ه)،(ه ر)و(رب)تشکیل شده است و چشم در نقطه ژ قرار دارد .شعاع های (اژ)،(ءژ)،(ه ژ)،(رژ) و (ب ژ)را در نظر می گیریم و(ژا)عمود مخروط شعاعی می باشد. در نتیجه بنابر آنچه در مقدمه ذکر شد چشم ابتدا اطراف عمود مخروط شعاعی یعنی (اء)را می بیند و به علت آنکه شعاعهای (ءژ)و(ه ژ)بعد از شعاع (اژ)واقع شده اند ،چشم با نظر کردن به آنها جسم (ءه)را می بیند ویا به عبارتی چشم عمود مخروط شعاعی را به سمت (ءه)تغییر میدهد و همین طور برای جسم های (ه ر)و(رب)در نتیجه کل جسم(ا ب) با هم دیده نمیشود. موضوع دوم: نزدیک ترین مقادیر متساوی و مختلف الفاصله رویتشان درست تر است. موضوع سوم: هرگاه جسمی از چشم خیلی دور شود دیگر دیده نمی شود. موضوع پنجم: نزدیک ترین مقادیر متساوی مختلف الفاصله بزرگ تر دیده میشوند. موضوع ششم: خطوط موازی از دور مختلف العرض دیده می شود. موضوع هفتم: اشکال قائم الزاویه را از دور دایره مانند می بینیم. موضوع نهم آنچه ...
قسمتی از اسلاید ها موضوع اول: چشم کل یک جسم را با هم نمی بیند. مطابق شکل جسم (ا ب)را در نظر می گیریم که از قسمت های (ا ء)،(ء ه)،(ه ر)و(رب)تشکیل شده است و چشم در نقطه ژ قرار دارد .شعاع های (اژ)،(ءژ)،(ه ژ)،(رژ) و (ب ژ)را در نظر می گیریم و(ژا)عمود مخروط شعاعی می باشد. در نتیجه بنابر آنچه در مقدمه ذکر شد چشم ابتدا اطراف عمود مخروط شعاعی یعنی (اء)را می بیند و به علت آنکه شعاعهای (ءژ)و(ه ژ)بعد از شعاع (اژ)واقع شده اند ،چشم با نظر کردن به آنها جسم (ءه)را می بیند ویا به عبارتی چشم عمود مخروط شعاعی را به سمت (ءه)تغییر میدهد و همین طور برای جسم های (ه ر)و(رب)در نتیجه کل جسم(ا ب) با هم دیده نمیشود. موضوع دوم: نزدیک ترین مقادیر متساوی و مختلف الفاصله رویتشان درست تر است. موضوع سوم: هرگاه جسمی از چشم خیلی دور شود دیگر دیده نمی شود. موضوع پنجم: نزدیک ترین مقادیر متساوی مختلف الفاصله بزرگ تر دیده میشوند. موضوع ششم: خطوط موازی از دور مختلف العرض دیده می شود. موضوع هفتم: اشکال قائم الزاویه را از دور دایره مانند می بینیم. موضوع نهم آنچه ...
این محصول در قالب ورد (WORD) و قابل ویرایش در 37 صفحه تهیه شده است. در بخش زیر برای اطلاع بیشتر از محتویات این فایل و اطمینان از خرید، مطالب چند صفحه آورده شده است. با مطالعه این بخش با اطمینان بیشتر خرید کنید. لینک دانلود پایین صفحه اسم او را محمد گذاشتند و کینة ابوجعفر و لقب نصیرالدین هم بعدها بر نام و نام پدر و جدش افزوده شد، و بدین جهت در کتب به نام ابوجعفر نصیرالدین محدبن محمدبن حسن طوسی، یا مختصراً خواجه نصیرالدین طوسی مذکور است.[1] دستهای از دانشوران او را خاتم فلاسفه و گروهی او را عقل حادی عشر و گروهی دیگر او را استاد البشر نام نهادهاند.[2] خانواده نصیرالدین طوسی، برحسب اقوال عدهای از مورخین اصلاً از جهرود بودهاند، که آن زمان از توابع ساوه حسوب میشد، اما امروزه جزء ناحیة قم است. این خانواده در طوس سکنی گرفته بودند و نیرالدین در طوس بدنیا آمده و آنجا بزرگ شده و بدین سبب مشهور به طوسی[3] گردیده است.[4] [1] - مجتبی مینوی، اخلاق ناصری، مقدمه چاپ، ص 15؛ ر.ک: الامین محسن، اعیان الشیعه، ج 10، ص 136، ر.ک: احمد جوادی - کامران ...
↓↓ لینک دانلود و خرید پایین توضیحات ↓↓ فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت) تعداد صفحات:22 قسمتی از متن فایل دانلودی : خواجه نصیرالدین محمد بن حسن جهرودی طوسی مشهور به خواجه نصیرالدین طوسی از اهالی جهرود از توابع قم بوده است که در تاریخ 15 جمادی الاول سال 597 هجری قمری ولادت یافته است ا و به تحصیل دانش، علاقه زیادی داشت و از دوران جوانی در علوم ریاضی و نجوم و حکمت سرآمد شد و از دانشمندان معروف زمان خود گردید. خواجه نصیرالدین طوسی ستاره درخشانی بود که در افق تاریک مغول درخشید و در هر شهری پا گذارد آنجا را به نور حکمت و دانش و اخلاق روشن ساخته و در آن دوره تاریک و در آن عصری که شمشیر تاتار و مغول خاندانهای کوچک و یا بزرگ را از هم پاشیده و جهانی از حملات مغولها به وحشت فرو رفته و همه در گوشه و کنار منزوی و یا فراری می شدند و بازار کسادی دانش و جوانمردی و مروت می بود و فساد حکمفرما. وجود و بروز چنین دانشمند ...
↓↓ لینک دانلود و خرید پایین توضیحات ↓↓ فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت) تعداد صفحات:22 قسمتی از متن فایل دانلودی : خواجه نصیرالدین محمد بن حسن جهرودی طوسی مشهور به خواجه نصیرالدین طوسی از اهالی جهرود از توابع قم بوده است که در تاریخ 15 جمادی الاول سال 597 هجری قمری ولادت یافته است ا و به تحصیل دانش، علاقه زیادی داشت و از دوران جوانی در علوم ریاضی و نجوم و حکمت سرآمد شد و از دانشمندان معروف زمان خود گردید. خواجه نصیرالدین طوسی ستاره درخشانی بود که در افق تاریک مغول درخشید و در هر شهری پا گذارد آنجا را به نور حکمت و دانش و اخلاق روشن ساخته و در آن دوره تاریک و در آن عصری که شمشیر تاتار و مغول خاندانهای کوچک و یا بزرگ را از هم پاشیده و جهانی از حملات مغولها به وحشت فرو رفته و همه در گوشه و کنار منزوی و یا فراری می شدند و بازار کسادی دانش و جوانمردی و مروت می بود و فساد حکمفرما. وجود و بروز چنین دانشمند ...