لینک دانلود و خرید پایین توضیحات فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت تعداد صفحات: 53 سیمین بهیهانی این صدای شکفتن را شکسته دل تر از آن ساغر بلورینم که در میانه خارا کنی ز دست رها ... این صدای شکفتن را از بهار تنم بشنو هر جوانه به آوازی گویدت که منم بشنو هر جوانه به ایینی شد شکوفه پروینی مست جلوه اگر گفتم شاخ نسترنم بشنو بیش از این چه درنگ آرم ؟ چنگ زهره به چنگ آرم بر رگش به هزار ایین زخمه گر بزنم بشنو هر رگم رگ ساز اینک با فرود و فراز اینک رای خود زدنم بنگر بانگ تن تننم بشنو اوج شادی و سرشاری این منم ؟ نه منم ! آری غلغلی به سبو از نو در می کهنم بشنو گلشنی همه هوشیاری رسته در نگهم بنگر عالمی همه لیداری خفته در سخنم بشنو از تو جان و تنم پر شد چون صدف که پر از در شد آنچه گفتی و می گویی جمله از دهنم بشنو نه که لولی مستت من جامه طرفه دستت من وای حیف حریفان را بارها شدنم بشنو این صدای شکستن را افتادن و رستن را ای دلت همه خارایی از بلور تنم بشنو سیمین بهبهانی ...