ادبیات و پیشینه پژوهش بررسی رابطه بین تعالی سازمانی و ارتقاء بهره وری نیروی انسانی بر چابکی کارکنان

ادبیات و پیشینه پژوهش بررسی رابطه بین تعالی سازمانی و ارتقاء بهره وری نیروی انسانی بر چابکی کارکنان

ادبیات و پیشینه پژوهش بررسی رابطه بین تعالی سازمانی و ارتقاء بهره وری نیروی انسانی بر چابکی کارکنان

2-1- مقدمه
امروزه بهره وری و افزایش تعالی سازمانی به عنوان یکی از مهمترین مؤلفه های مورد لحاظ مدیریت در سازمان های بزرگ و کوچک مبدل گشته است. مدیران مجرب در سازمانها، اکنون دریافته اند که به منظور حصول موفقیت در عرصه رقابت تنگاتنگ جهانی و افزایش سود آوری، لحاظ قرار دادن مولفه های مرتبط با بهره وری نیروی، انسانی و کار بسیار با ارزش بوده و می بایست همواره مورد توجه باشد(احمدی، 1387).
مبحث چابکی سازمانی اخیرا مورد توجه بیشتر دانشمندان علوم مدیریت قرار گرفته است. چابکی سازمانی ؤ از مولفه های بسیار حیاتی در عرصه بهره وری سازمانی است و سازمان هایی که دارای کارکنان، کانال کار، فرایند کار، مدیریت تصمیم گیری به موقع و اجرای عملیاتی سریع و چابک باشند، توانسته اند در مسیر موفقیت در افزایش، عملکرد موفق تر ظاهر شوند. آنچه در سازمانهای امروزی دیده می شود حاکی آن است که کارکنان سازمانها چندان از محیط کاری خود راضی نیستند و این نارضایتی بر بهره وری کاری کارکنان سازمان تأثیر می گذارد. نارضایتی دلایلی مختلف دارد که یکی از آنها عدم سرعت در روند کار و پاسخگویی کند به تغییرات است. چابکی و سرعت سازمان بر رضایت شغلی کارکنان و نگرش آنان، در نتیجه بر بهره وری آنان تأثیر می گذارد(احمدی، 1387).

2-2- ادبیات و مبانی نظری تحقیق
1-2-2- تعالی سازمانی
مفهوم کیفیت از سالهای قبل وجود داشته و در طول زمان تکامل یافته است. در اوایـل قـرن بیستم کیفیت به معنای بازرسی محصولات برای اطمینان از تحقـق معیارهـا و اسـتانداردها بـوده است. در دهه 1940 در طول جنگ جهانی دوم کیفیـت از نظـر ماهیـت، آمـاری بـوده اسـت. روشهای نمونه گیری آماری برای ارزیابی کیفیت استفاده مـی شـد و نمودارهـای کنتـرل کیفیـت برای نظارت بر فرایند تولید به کار می رفت. در دهـه 1960 بـه کمـک اندیشـمندان کیفیـت، ایـن مفهوم معنای گسترده ای یافت و کیفیت به عنوان پدیده ای تلقی می شد که کل سازمان و نه فقـط فرایند را در بر می گرفت، همه ی بخشها مسـئول کیفیـت محصـولات بودنـد و همـه در هزینـه کیفیت پائین سهیم بودند و کیفیت به عنوان مفهومی تلقی می شد که سازمان را تحت تـأثیر قـرار می داد(جهانشاهی، 1385).
معیارهای "توانمندساز"، آنچه را یک سازمان انجام می دهد پوشش می دهند و معیارهای" نتایج" آنچه را که یک سازمان به دست می آورد یا باید به دست آورد."نتایج" بهبود می یابند.