↓↓ لینک دانلود و خرید پایین توضیحات ↓↓ فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت) تعداد صفحات:14 قسمتی از متن فایل دانلودی : عقلانیت مولانا جان فشان ای آفتاب معنوی مر جهان کهنه را بنمای نوی مولانا جلال الدین در دفتر چهارم مثنوی، داستان کوتاهی میسراید که بخشی از آن چنین است: مورکی بر کاغذی دید او قلم گفت با موری دگر این راز هم که عجایب نقشها آن کلک کرد همچو ریحان و چو سوسن زار و ورد گفت آن مور: اصبع است آن پیشهور وین قلم در فعل فرع است و اثر گفت آن مور سوم: کز بازو است کاصبع لاغر ز زورش نقش بست همچنین میرفت بالا تا یکی مهتر موران فطن بود اندکی گفت کز صورت مبینید این هنر که به خواب و مرگ گردد بیخبر صورت آمد چون لباس و چون عصا جز به عقل و جان نجبند نقشها بیخبر بود او که آن عقل و فواد بی ز تقلیب خدا باشد جهاد یک زمان از وی عنایت بر کند عقل زیرک ابلهیها ...